سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اوقات شرعی
امروز : شنبه 103 اردیبهشت 29
u شوق دیدار - Ali.NET

با تحقّق اخلاص، دیدگان نور می گیرند . [امام علی علیه السلام]

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 9616

:: بازدیدهای امروز :9

:: بازدیدهای دیروز :0

::  RSS 

vدرباره من

شوق دیدار - Ali.NET

vلوگوی وبلاگ

شوق دیدار - Ali.NET

vمطالب قبلی

زمستان 1385
پاییز 1385

vآهنگ وبلاگ

vاشتراک در خبرنامه

 

vجستجو در وبلاگ

! شوق دیدار

چهارشنبه 85/9/29 :: ساعت 4:35 عصر

هوالمعشوق 



رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد                     مابه قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم





بازبانگ حج سر دادند



خدا جونم پس کی نوبت ما...



مارو عاشق خودت کردی بعد دستمزد عاشقی شد فراق فراق فراق؟؟؟


........


گفتند اینجا مسجد شجره است اینجا باید مُحْرِم شد بعد به سوی مکه رفت، صدای


«لبیک ،اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، ان الحمد والنعمة لک والملک لاشریک لک لبیک»



پذیرایم،خداوندا! دعوتت را پذیرا هستم،بر این باورم که شریکی برایت نیست،تو را اجابت میکنم ،همانا سپاس و نعمت و تمام هستی ازان توست برای تو همتائی نیست،گوش به فرمان تو هستم



مسجد رو به لرزه در اورده بود



همه با تمام وجود لبیک میگفتند تا دعوت نامه قطعی رو بگیرند



میخواستند "ندای لبیک خدا رو  در پاسخ با جون و دل بشنوند"



و جز این نیست باید جواب لبیک رو با تمام وجود از سوی معبود بشنوی تا بتونی مجوز ورود بگیری تا بتونی عظمت رو ببینی ودرک کنی



و بالاخره مسجد الحرام...



یه ذره اروم و قرار نداشتم روحانی داشت بیرون از مسجد الحرام اعمال رو مرور میکرد



اصلا نمی فهمیدم چی میگه هول و هراس به دلم افتاد بود انگاریکی داشت صدام میکرد



 آیا جواب لبیک گفتنم بود؟؟؟!!!



ایا میتونم عظمتش رو درک کنم؟ نکنه خدا با عدلش باهام رفتار کنه؟با بار رو سیاهی چه کنم؟



تنها ذکر صلوات و لااله الا الله بود که ارومم میکرد



کم کم راهی شدیم قدمها اروم  وسنگین برداشته میشد سرها همه به زیر، نفس ها در سینه حبس 



 پله ها یکی یکی پیموده شد



لحظه ای دیدم اطرافیان همه به سجده افتادند  



خدایا ! ایا توان دیدن دارم ؟اروم اروم سر رو بالا اوردم واقعا اون همه عظمت ادم رو به زانو در می اورد 



هیچ حالتی زیباتر از سجده و اشک پیدا نکردم نمیتونستم سر از سجده بردارم انگار داشتم با خاک یکی میشدم انگار از نو متولد



شدم!!!



قربون خدام برم بنده به هر گنه کاری باشه حتی شده برای لحظه ای قدرت درک عظمتش رو میده نمیذاره دست خالی بری



قدرت بیان نداشتم چرا که عظمت توصیف شدنی نیست دیدنی است باید درک کرد و لمس نمود



خدا را میتوان در انجا لمس کرد ،دراغوش گرفت و یکی شدو جز او هیچ ندید



خدا را در طواف حتی میشه با چشم ظاهر دید، اجازه نمیده حتی به طرف کعبه نگاه کنی ولی با تمام وجود داره نگات میکنه  میخواد



گوش و چشم ودلت فقط و فقط معطوف به اون باشه  



هفت بار دوره کعبه نازنیش بگردی و بگی خدا جونم دورت بگردم  



یک قدم که جلو میذاری هزار قدم به طرفت میاد 



و چه خوش زیارتی است که در انجا چهره آقاحجه ابن الحسن رو ببینی و نامه قبولی اعمالت رو از دست نازنین اون در یافت کنی...



خدایا !خدا کند که زیارتم رو قبول کرده باشی که اگر چنین نباشد



باران اشکم سیل میگردد و دلتنگ میشوم.........



حتما چنین نیست چون دعوتم کردی و چه خوش میزبانی بودی....


 


ثواب روزه و حج قبول انکس برد                                       که خاک میکده عشق را زیارت کرد



 «هفته حج گرامی باد»



خدایا به من توفیق ده که در دلهای اکنده ازنفرت بذر عشق و محبت بکارم


التماس دعا


یاعلی



¤نویسنده: alireza

? نوشته های دیگران()

Oneline users :

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صبا ویژن

Use Advanced Search





Powered by WebGozar